شیاطین توانایی شکل گیری بدون یک جسم زنده میزبان را ندارند. اما، در صورتی که اراده یک نفر قوی باشد، می تواند شیطان را مغلوب ساخته و از قدرتش استفاده کند، و تبدیل به یک مردشیطانی شود.
آکیرا فودوو همیشه انسان احساساتی و دل نازکی بوده، برای همین، هنگامی که دوست دوران کودکی اش، ریو آسوکا، از او برای شناسایی شیاطین کمک می خواهد، آکیرا بی درنگ می پذیرد. آنها به یک میهمانی فاسد عیاشانه و منحرفانه می روند. در میان کشتار و مرگ، شیاطین مهمانی گیرندگان را تسخیر می کنند، بدنشان را به هیولا های عجیب و غریب تبدیل کرده، و آشوب به پا می کنند. آکیرا سعی در نجات دوستش می کند، بصورت غیرعمدی با یک شیطان پلید به نام آمون ترکیب شده، و یک مردشیطانی می شود.
با وجود این که این قضیه او را قوی تر می سازد، این ترکیب، احساسات سیری ناپذیر و غریزی آکیرا را بیدار می کند. با بدنی شیطانی و قلبی احساساتی، آکیرا با ریو همکاری می کند تا آنهایی که به بشریت و عزیزانش آسیب می زنند را نابود سازد.
تماشای این انیمه به معنای کلمه وقت تلف کردن است و شایسته نمره صفر است.
داستان اثر به طرز شدیداً وحشتناکی ضعیف، عجولانه، پوچ و بی معنا است. این قضیه که بشر رو به فساد و پلیدی است و این که آیا انسان ها ارزش نجات دادن را دارند یا نه، موضوعات جدیدی نیستند و بارها در داستان ها از این موضوعات استفاده شده، اما حداقل باید کمی معنا و مفهوم پشت آن باشد. هر انیمه خوبی، یک پیشینه داستانی خوب، یک خط داستانی برای پیشبرد، و یک پایان مناسب دارد. اما داستان این انیمه هیچکدام این ها را ندارد و هیچ گونه انسجام، عمق و یکپارچگی ای ندارد. پایان آن نیز به شدت ساده و نا امید کننده است، و تنها بهانه ای برای تمام کردن داستانی است که از ابتدا بدون فکر و برنامه ساخته شده بوده.
شخصیت ها هیچ گونه پردازش و یا رشد شخصیتی ای ندارند و انگار همه آنها عجولانه ساخته شده اند. تنها چیزی که از شخصیت اصلی می توان فهمید این است که او مردشیطانی است و گریه می کند. این تمامی پردازش شخصیتی اوست.
پس از دیدن این انیمه بیننده به این فکر می افتد که این انیمه چه بودجه ای داشته، اگر اصلا بودجه ای داشته است. مبارزات افتضاح انیمیشن سازی شده اند و باقی صحنه ها نیز خیلی بهتر نیستند.