مگومی شیمیزو 15 ساله رویای زندگی پر زرق و برق در شهر را در سر دارد؛ ولی، مرگ غیر منتظره اش در روستای آرام سوتوبا ابتدای وحشتی همه گیر است که تابستانی گرم را به فصل خون و وحشت مبدل می کند. دکتر جوانی به نام توشیو اوزاکی به ماهیت بیماری شک می کند و می فهمد که برای روشن کردن حقیقت، باید انسانیتش را رها کند. در این حین، ناتسونو یوکی، جوانی ضداجتماعی از شهر، مرگ ناگهانی مگومی ذهنش را مشغول کرده و باید با مواجه شدن با تراژدی خودش رنج دوستی را بفهمد. توشیو و ناتسونو گروه نامتعارفی را برای نجات سوبوتا قبل از تبدیل آن به شهر خوناشام ها تشکیل می دهند. شیکی، برگرفته از رمان ژانر وحشت نوشته فویومی اونو، به فراتر از داستان خوناشام معمول می رود. داستان غم انگیز نجات در دنیای که فرد به تنهایی نمی تواند بین خیر و شر تفاوت بگذارد را بازگو می کند. رها شده توسط خدا، شیکی، آنچه که خوناشام ها خود را می نامند، تنها به زندگی خود علاقه دارند و باید با ترس از روستائیان پارنوئید/ناباور مقابله کنند. شیکی مرزی که انسان را از هیولا متفاوت می کند را کاوش می کند.