لوپین و جیگن قصد دارن که پول بسیار زیادی رو از یک مکان مسابقه اتومبیل رانی در نیویورک بدزدند. نقشه آن ها بی نقص است و تنها چیزی که باقی مونده اینه که 6 روز صبر کنند. اونا به شهر میان تا زودتر از موعود جشن موفقیت خودشونو بگیرن. لوپین به یاد میاره که یه قرار دیگه ای داره و از جیگن جدا میشه. بعدش لوپین یه دختر به نام میشل رو که یه سری مرد مشکوک نجات می ده. اون از لوپین میخواد که برای متوقف کردن پدرش از انجام کارهای شیطانی، یه الماس رو ازش بدزده. لوپین با خودش فکر می کنه که می تونه توی این 6 روز هم به پول برسه و هم به الماس، و در نتیجه قبول می کنه که به مدت 6 روز از این دختر محافظت کنه. در همین حین، جیگن با سرباز هم رزم قدیمی خودش رایت ملاقات می کنه و اونا درباره یه کار دیگه ای با هم حرف می زنن. قرار میشه که جیگن تا قبل از اجرای نقشه دزدی پول ها با لوپین، 6 روز را با رایت بگذرونه. از طرف دیگه، فوجیکو و گوئمون نقشه کشیدن تا الماس رو از یه نمایشگاه الماس بدزدند. صاحب نمایشگاه.... (منبع: انی دی بی).