این فصل از انیمه داستان تاکاشی ناتسومه، پسری را دنبال میکند که قادر به دیدن یوکیها است. ناتسومه و محافظ او مادارا، با نام مستعار نیانکو سنسی، به آزادسازی یوکیها از قرارداد هایشان در «کتاب دوستان» ادامه میدهند.
ناتسومه با توانایی خود برای دیدن یوکیها کنار میآید و دیگر آن را به عنوان یک نفرین نمیداند. با گذراندن بیشتر وقت با دوستان انسانی و یوکی خود، متوجه میشود که چقدر به هر دو آنها اهمیت میدهد و تصمیم میگیرد برای خوشبختی نیازی به انتخاب بین دنیای ارواح و انسان ندارد.
داستان گویی همچنان تا حد زیادی اپیزودیک است، و در حالی که هر قسمت ممکن است نسبتاً با قسمت قبلی بیارتباط باشد، همه آنها چیزهای زیادی درباره شخصیت اصلی نشان میدهند. این فصل شاهد تغییر واضحی از داستان گویی محور یوکی در دو فصل اول به سمت تمرکز بر اکتشاف شخصیت ناتسومه و گذشته او بوده است که به بینندگان تصویری کامل تر از ناتسومه میدهد.
آرت استایل همچنان نرم و روان است و انیمیشن جزئیات خوبی برای ارائه دارد.
به ندرت قهرمانی مییابیم که هم فداکار هم قوی و هم شکننده باشد. ناتسومه کسی نیست که با تمام منطقها مخالفت کند و بر موانع غیرقابل عبور غلبه کند، بلکه همانند ما با تردیدها و مشکلات زیادی مواجه است. شخصیتهای فرعی نیز جایگاه خود را دارند، به ویژه نیانکو سنسی حریص که روزانه چاق تر می شود. با وجود زمان نمایش نسبتاً کوتاه، یوکیها نیز به خوبی توسعه یافته و قابل باور هستند و هر کدام داستان خاص خود را برای گفتن دارند. به طور کلی، همه شخصیتها رنگارنگ طراحی شدهاند.
فصل سوم علاوه بر پیشبرد داستان انیمه، نگاه عمیقتری به گذشته ناتسومه و چگونگی دیدار و تصمیم او برای زندگی با والدین خوانده فعلیاش میاندازد. در نهایت، این فصل نشاندهنده توسعه بیشتر دوستیهای ناتسومه و تقویت پیوندهای او با دوستان انسانی اش است و او به تدریج متوجه میشود که هم یوکیها و هم انسانها برای او بسیار مهم هستند.