يوري شيبويا يك زندگي بسيار معمولي داشت كه البته روزي بعد از اينكه سعي كرد يك همكلاسي را از دست يك گروه قلدر نجات بدهد و در متعاقب اون توي يك توالت غوطه ور شد،زندگيش عوض شد!!.به جاي اينكه حسابي خيس شود به داخل كشيده ميشود .بعد از آن تنها چيزي كه متوجه ميشود اينست كه در دنيائيست كه بطور مبهمي يادآور اروپاي قرون وسطي است وفقط انگار اين به اندازه كافي عجيب نبود،به او گفته شد كه چون مو ها و چشمان سياه دارد مائوي جديد است! مائو شاه مازوكو هاست كه همزيستي نه چندان مسالمت آميزي با انسانها در اين دنيا دارند.علي رغم ترس زير دستانش ، او با ساير حكومتگراني كه آنها بهشان خو گرفته بودند فرق دارد.او مهربان ،با ملاحظه و يك معتقد به عدالت است و قصد ندارد كه مسائل را با خشونت حل كند.آنها كسي را نميخواهند كه كشور را با جنگ جدال اداره كند.حالا يوري سعي ميكند كه مائوي خوبي باشد و در عين حال تلاش ميكند خود را با رسوم و فرهنگ اين سرزمين مطابقت دهد آن هم در سرزميني كه تنش بين انسان ها و مازوكو ها به اوج خود رسيده است.