هاروهی یه دختر پسر نماس! که با بورسیه وارد مدرسه ی پولدارا شده و حتی نمی تونه واسه خودش یونیفروم بخره. یه روز اتفاقی وارد اتاق کلوپ مهمانداری میشه و وقتی سعی می کنه اونجا رو ترک کنه یه گلدون رو می شکنه و نمیتونه پولشو پرداخت کنه. بهش میگن که باید اونجا بمونه و کارای اضافی انجام بده. این وضع ادامه داره تا اینکه اعضای کلوپ تصمیم می گیرن اونم عضوی از کلوپ بشه. از اونجایی که هنوز نمیدونن اون یه دختره براش یه یونیفورم پسرونه تهیه می کنن. اما بعد از اینکه حقیقت رو می فهمن بازم تصمیم می گیرن هاروهی رو اونجا نگه دارن. هاروهی نمیدونه باید با کارای عجیب و غریب اعضای کلوپ چی کار کنه ولی باهاشون همراه میشه…