اتمام پخش
در دوران کودکی اش ، « آیزاوا یوئیچی » بیشتر اوغات به خاله اش در شهر اون سر میزد . ولی اتفاقی ناگوار باعث شد که اون هفت سال از آن شهر دور بماند . اکنون ، یوئیچی برگشته است ، ولی خاطراتش از آن روز ها به کلی محو شده اند . یوئیچی در آن شهر برفی ساکن میشه و بعد با چندین دختر جوان برخورد می کند ، که همه ی آن ها به نوعی با گذشته اش در ارتباط هستن ، زمانی که با آنها آشنا میشه و بیشتر باهاشون رفت و آمد می کنه ، خاطرات قدیمی ناپدید شده ی دوران کودکیش کم کم شروع می کنن به دوباره پدیدار شدن .