این سریال به عنوان یک درام تاریخی حماسی ارائه می شود که در دنیای پیچیده و فاسد رقابت های گلادیاتوری در روم باستان اتفاق می افتد و مجموعه ای از شخصیت های متنوع در لایه های بسیاری از جامعه رومی را نشان می دهد که در آن ورزش، سیاست و تجارت تلاقی می کنند و با هم برخورد می کنند. وسپاسیان (هاپکینز) امپراتور روم است؛ یک جنگجوی آزمایش شده در نبرد و رئیس سلسله فلاویان که پس از یک جنگ داخلی خونین 10 ساله قدرت را به دست گرفته است. اما موقعیت او از سوی پاتریسیان ها که برای موقعیت در امپراتوری تقلا می کنند و به دنبال جانشینی وارثان تاج و تخت او هستند، در معرض تهدید است. در ادامه، این سریال داستان چندین شخصیت را دنبال می کند، زیرا اکثر آنها دورانی پر از خطر را پشت سر می گذارند، در حالی که طبقات بالای جامعه برای تاج و تخت وسپاسیان رقابت می کنند، تناکس (ایوان رئون) را می بینیم که تمام تلاش خود را برای تحکیم قدرت می کند، در حالی که با مشت آهنین از مسابقات و شرکت کنندگان در آن مراقبت می کند. از سوی دیگر داستان یک خانواده چهار نفره را می بینیم که در آن دو دختر فروخته می شوند و پسر به مبارزه فرستاده می شود.
در سریال آن هایی که در شرف مرگ هستند، همه این داستان ها به طور همزمان اتفاق می افتند، با انبوهی از مکالمات طولانی درباره پیش پا افتاده ترین چیزها. توطئه و نقشه کشی زیادی وجود ندارد، اما مدت زمان طولانی مکالمه باعث می شود که شما برخی از مسائل را فراموش کنید. آنهایی که در شرف مرگ هستند، در بخش هایی درگیرکننده است، به ویژه در صحنه های خشن و خون آلود خود، اما در بخش های دیگر به حدی کند می شود که شما نسبتاً ناامید می شوید. همچنین برخی از داستان های جانبی وجود دارند که بینندگان را آزار می دهد زیرا کمی غیر ضروری و اضافی به نظر می رسند و به جای اینکه چیزی به داستان اضافه کنند، زمان اجرا را کش می دهند. شما به شخصیت ها و در نتیجه، داستان های آن ها و در نتیجه مشارکت آن ها در افزایش زمان اجرا اهمیتی نمی دهید و این موضوع باعث می شود که بخواهید از آن داستان های فرعی بگذرید.