برایان ساموئل اِپستاین کارآفرین موسیقی انگلیسی بود. وی تا زمان مرگش در سال ۱۹۶۷ مدیریت گروه بیتلز را برعهده داشت. موفقیت زودهنگام بیتلز به مدیریت شایسته او نسبت داده می شود. چگونه می توان به میراث مردی احترام گذاشت که به شکل گیری تاریخ موسیقی کمک کرده است؟ این وظیفه بلندپروازانه ای بود که سازندگان فیلم میداس من در بازگویی داستان برایان اپستاین انجام دادند. اپستین که به خاطر نقش مهمش در موفقیت گروه به عنوان پنجمین بیتل شناخته می شود، استعدادهای موسیقیایی را مانند تعداد کمی از افراد دیگر کشف کرد. پشت چشمان درخشان و لبخندی خلع سلاح کننده او، روحی آرام و پیچیده نهفته بود و حرکت در جریانات آشفته صنعت موسیقی دهه 1960 نیازمند نیروی محرکه، استعداد و اعصاب فولادی بود. اپستاین برای اولین بار پس از کشف یک گروه چهار نفره به نام بیتلز، به امکاناتی فراتر از شهر کوچک لیورپول فکر می کرد. او که به همان اندازه که تحت تأثیر قرار گرفته بود، تصمیم گرفت موهبت و استعداد آنها را با همه جهان به اشتراک بگذارد.
میداس من در هدف اصلی خود یعنی روشن کردن نقش محوری و در عین حال اغلب نادیده گرفته شده برایان اپستاین در تاریخ موسیقی موفق می شود. کارگردان جیکوب فورچون لوید نمایشی را ارائه می دهد که عدالت را در مورد روحیه همدلانه این مرد به جا می آورد و نشان می دهد که وجود او در ارتقاء چهار استعداد جوان به نمادهای جهانی حیاتی است. با وجود فضایی برای کاوش عمیق تر این شخصیت، این فیلم بینندگان را به دوره ای دگرگون کننده می برد که فرهنگ جهان را شکل داد. برای کسانی که می خواهند نگاهی اجمالی به نیروی ظهور بیتلز داشته باشند، این فیلم زندگینامه ای شایسته توجه است.