داستان ما با اوری گریوز، مامور سیا شروع می شود که به کسب و کار معمول خود می پردازد و ماموریت های بین المللی را تکمیل می کند و افراد بد را به راحتی سرنگون می کند. به نظر می رسد این خانم همه چیز را تحت کنترل دارد اما او نمی داند که مشکلی در راه است. اوری در خانه اش در کرواسی از استراحت با همسرش دیوید لذت می برد. با این حال، وقتی دیوید ناگهان به گروگان گرفته می شود، آرامش آنها از بین می رود. اوری یک تماس دلخراش دریافت می کند: اگر می خواهی دیوید را زنده ببینی، در اسرع وقت یک فایل مخفی به نام «قناری سیاه» را بازیابی کن. این فایل حاوی اطلاعات فوق العاده حساسی است که می تواند امنیت جهانی را به خطر بیندازد. از اینجا، اوری در یک مسابقه با زمان قرار می گیرد. «قناری سیاه» پاسخ هایی دارد، اما دزدی از سیا کار ساده ای نیست. بدتر از آن، به نظر می رسد که اوری سرگردان شده است و نمی داند که واقعاً به چه کسی می تواند اعتماد کند؟ همانطور که او در این مأموریت اجباری عمیق تر می شود، وفاداری او زیر سوال می رود و دشمنان او را احاطه می کنند و به زودی نمی تواند دوست را از دشمن تشخیص دهد.
فیلم سینمایی Canary Black هیجان های جاسوسی را ارائه می کند و طرفداران کیت بکینسیل انتظار دارند که او یک اکشن سرگرم کننده را رقم بزند. با این حال، فقدان توسعه شخصیت و داستان نوآورانه، این فیلم اکشن را از عظمت باز می دارد و اعماق بالقوه داستانی در خدمت اکشن بی وقفه از بین می رود. نکته مثبت این است که کیت بکینسیل صاحب نقش اوری گریوز است. وجود نمایش مغناطیسی او به تنهایی باعث می شود که این فیلم یک فیلم سرگرم کننده باشد. جهت گیری سریع کارگردان پیر مورل همچنین تضمین می کند که اکشن در یک رویه ی وحشتناک جریان داشته باشد.