پاتریک مک کی با خانواده جوان خود به خانه دوران کودکی خود باز می گردد، آن هم به امید شروعی تازه. اما به نظر می رسد گذشته اش برنامه های دیگری برای او دارد. وقتی اتفاقات عجیبی در اطراف خانه جدید آنها رخ می دهد، پاتریک متقاعد می شود که شیطان باستانی پسرش را هدف قرار داده است. با تبدیل شدن رویدادهای ناراحت کننده به تهدیدهای واقعی، او باید شجاعت ایستادگی در برابر کابوس هایی را که دهه ها او را درگیر کرده بوده است، پیدا کند. پاتریک مک کی، یک پدر و منبت کار است. ما می آموزیم که پاتریک به عنوان یک پسر بچه با بگمن روبرو شده و با آسیبی که هرگز کاملاً محو نشده از دست او فرار کرده است. اکنون که خودش بزرگ شده، آن وحشت قدیمی دوباره ظاهر می شود، زیرا این موجود پسر پاتریک، جیک را هدف قرار می دهد. در کنار او همسرش کارینا قرار دارد که حتی با افزایش خطر به پاتریک اعتقاد دارد. او یک حامی سرسخت است حتی زمانی که دیگران به ادعاهای شوهرش شک دارند. او نیز به عنوان مادر محافظ کودک نوپا، با محدودیت های خود در برابر تهدید فراطبیعی رو به افزایش روبرو می شود. در همین حال، جیک، صرفاً به دلیل جوانی، به هدفی جذاب برای بگمن تبدیل شده است.
در مجموع، در حالی که فیلم بگمن کلیشه های آشنای ژانر وحشت را دنبال می کند، بازی پر هیجان سم کلافلین و کاوش او در عشق و مراقبت، رنج احساسات فیلم را بالا می برد. علیرغم مشکلات شخصیتی و سرعت فیلم، کسانی که به دنبال لرزه های روانی صرف از روی ترس هستند، در این فیلم لحظات خوبی را خواهند یافت. به طور کلی، بگمن یک سفر 95 دقیقه ای ارزشمند را برای مقابله با ترس های ما فراهم می کند.