یک شب، فریدا در حین اجرای یک کنسرت، چشم اسلیتر کینگ، میلیاردر فناوری را به خود جلب می کند. او پس از یک رسوایی، با عذرخواهی عمومی و خرید یک جزیره خصوصی برای رفتن به انزوا، سعی در ترمیم چهره خود دارد. اسلیتر فریدا را جذاب می یابد و او را به همراه دوستش جس دعوت می کند تا به او و همراهانش در ملک عجیب و غریبش بپیوندند. آنها وارد می شوند و متوجه می شوند که این جزیره واقعاً یک بهشت سرسبز است. اتاق های مجللی برای آنها تدارک دیده شده است که با لباس های دیزاین شده و عطرهای ساخته شده از گل های محلی تجهیز شده اند. غذاهای مجلل پخته می شود و نوشیدنی های بی پایانی ریخت و پاش می شود. همه چیز شبیه یک افسانه فراتر از واقعیت است. اما موارد کوچکی شروع به ظاهر شدن می کنند. جس بدون توضیح ناپدید می شود. فریدا کبودی های عجیبی روی بدنش پیدا می کند که هیچ خاطره ای از نحوه ایجاد آنها در ذهن ندارد. به نظر می رسد ساکنان جزیره افرادی را که به تازگی با آنها صحبت کرده اند فراموش کرده اند. همانطور که روزها در مه با هم ترکیب می شوند، فریدا شروع به شک می کند که چیزی شوم در زیر سطح این جزیره جریان دارد.
فیلم Blink Twice یک فیلم بلندپروازانه است و اگر نقص داشته باشد، از یک کارگردان با استعداد جدید است. زوئه کراویتز در پرداختن به مسائل پیچیده اجتماعی ضربه های جسورانه ای می زند، اما بیش از آن چیزی که روایتش می تواند بجوید، حرفش را می زند. در حالی که لرزه های جوی و اجرای قوی بینندگان را درگیر می کنند، برخی ممکن است این تجربه را ناخوشایند یا نامرتب بدانند. در نهایت، این فیلم نشان می دهد که کراویتز دارای چشمانی تیزبین پشت دوربین است و از ایجاد جنجال نمی ترسد.