در سیاره پاندورا، رولاند، یک سرباز مزدور ظاهراً سرکش، تینی تینای نوجوان را با کمک کریگ، یک "روانی" که در همان مرکز است، می رباید. در همین حال، در سیاره ای دیگر، اطلس، یک شرکت بزرگ قدرتمند، با لیلیث، شکارچی جایزه بگیر، تماس می گیرد و او را متقاعد می کند تا تینا، دخترش را نجات دهد. لیلیت برای اولین بار از زمان کودکی به پاندورا، سیاره خود باز می گردد. او با کمک کلاپتراپ، روباتی که به طور مرموزی برنامه ریزی شده تا در پاندورا منتظر او بماند، تینا را پیدا می کند. لیلیث پس از اینکه متوجه میشود که اطلس میخواهد دخترش را بر خلاف میل خود بازگرداند، با رولند و کریگ متحد میشود که توسط کریمسون لنس، ارتش خصوصی اطلس، مورد حمله قرار میگیرند. به لیلیت اطلاع داده می شود که تینا با مواد بیولوژیکی از اریدیان، نژاد باستانی که زمانی در پاندورا زندگی می کرد، مهندسی ژنتیکی شده است و اطلس معتقد است که تنها او می تواند خزانه ای را باز کند که در آن اسرار فناوری پیشرفته تمدن گمشده نگهداری می شود.
پانزده سال از انتشار نسخه اصلی بازی Borderlands توسط Gearbox Software میگذرد که میلیونها طرفدار را با دنیای تخیلی پسا آخرالزمانی پاندورا و گروه به یاد ماندنی شکارچیان بازی آشنا میکند. هنگامی که برای اولین بار اخبار مربوط به فیلم Borderlands در حال ساخت منتشر شد، انتظارات زیادی در میان طرفداران وفادار وجود داشت که مشتاق دیدن این شخصیت های دوست داشتنی بودند که روی پرده بزرگ زنده شوند. کارگردان الی راث و یک سری بازیگر ابر ستاره شامل کیت بلانشت، کوین هارت و جک بلک نوید یک ماجراجویی فوقالعاده را می دادند که شایسته این فرانچایز کلاسیک بود. راث به جای ساختن یک اثر تخیلی بر روی DNA عجیب و غریبی که Borderlands را به چنین موفقیتی در بازی تبدیل کرد، آن را با طرحی فرمولی و شخصیت های فراموش شدنی کارگردانی می کند. روحیه هرج و مرج و نبردهای تن به تن یا با اسلحه که منبع اصلی را تعریف می کرد، از بین رفته است. بلانشت در نقش لیلیت، شکارچی کهنه کار، تمام تلاش خود را می کند، اما این متن یک بعدی مانع او می شود. کوین هارت در نقش رولند خجالتی احساس اشتباه بودن می کند، در حالی که کلاپتراپ جک بلک، آن دستیار ربات عجیب و غریب، به عنوان یک همراه کمتر دوست داشتنی نسبت به یک تاگالونگ مزاحم ظاهر می شود.