در طول مسابقه فضایی دهه 1960 بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، رابطه ای بین مدیر ناسا و مسئول پرتاب آپولو 11 و متخصص بازاریابی که برای اصلاح تصویر عمومی ناسا و اجرای یک فرود تقلبی بر روی ماه آورده شده بود، ایجاد می شود. این داستان کلی جونز (اسکارلت جوهانسون) مدیر تبلیغاتی را دنبال می کند که مهارتش در ایجاد راهکار برای موارد چالش برانگیز است. استعداد شگفت انگیز او مو برکوس (وودی هارلسون) را جذب می کند، یک مامور دولتی که از او می خواهد به ناسا کمک کند تا همزمان با پرتاب آپولو 11، یک فرود ساختگی روی ماه را به نمایش بگذارد. دنبال دلیل می گردید؟ این یک طرح اضطراری در صورت شکست آپولو 11 بوده زیرا دولت ایالات متحده نمی توانسته متحمل شکست دیگری در برابر اتحاد جماهیر شوروی شود. اما ورود او به مرکز فضایی کِندی در کنار دستیار مورد اعتمادش، روبی (آنا گارسیا) برای کول دیویس (چنینگ تاتوم)، مدیر پرتاب ناسا که قبلا خلبان نیروی هوایی بوده، خوشایند نیست. او مسئول پرتاب آپولو 11 است و آخرین چیزی که به آن نیاز دارد این است که شخصی مانند کلی به آنجا برود و به او بگوید چه کاری انجام دهد.
داستان به سادگی ما را به ترکیب موفقیت آمیز داستان های تاریخی و تخیلی دوران مسابقه فضایی علاقه مند می کند و ناگفته نماند، جوهانسون و تیتوم در پایان فیلم درخشان ظاهر می شوند. وجود آنها در این مسیر جذابیت لذت بخشی به فیلم می بخشد. ارتباط آنها از لحظه ای که در یک غذاخوری ملاقات می کنند تا لحظه ی آخر فیلم تأثیر گذار است. از نظر فردی، جوهانسون در شخصیت درخشان خود به عنوان کلی جونز، حال و هوای هشیارانه و بداخلاقی ایجاد می کند. او به خوبی با کول دیویس تنومند و گاهی بداخلاق با بازی تیتوم جفت می شود. این فیلم همچنین از شخصیت های مکمل استثنایی بهره می برد، یعنی وودی هارلسون در نقش یک مامور دولتی در سایه و ری رومانو در نقش مهندس ناسا. سپس، جیم راش را خواهیم دید که هر بار که در نقش لنس وسپرتین روی صفحه ظاهر می شود، نمایش را می دزدد، به ویژه در بسیاری از صحنه هایی که او مسئول فیلمبرداری از فرود ساختگی روی ماه است.