10
/
6.6
سیمین میخواهد به همراه همسرش نادر و دخترش ترمه از ایران برود و همه مقدمات این کار را فراهم کرده. اما نادر نمیخواهد پدرش را که از بیماری آلزایمر رنج میبرد تنها رها کند. این اختلافات باعث میشود سیمین از دادگاه درخواست طلاق کند اما دادگاه درخواستش رادر مورد مالکیت فرزندش رد میکند. نادر نمیتواند از عهده مراقبت از پدرش بر بیاید پس برای این کار یک مستخدم به نام راضیه استخدام میکند. این زن که باردار است این کار را بدون اطلاع همسرش حجت قبول کرده است. یک روز نادر به خانه بر میگردد و…