چند ماهی است که در دربار امپراتوری باستان چین، دختر ۱۷ سالهای به نام مائومائو ربوده شده و مجبور به کار به عنوان خدمتکار پایینرتبه در کاخ امپراتور شده است. با اینحال، او موفق شده روح کنجکاو و عملگرای خود را حفظ کند و قصد دارد تا پایان سالهای بردگیاش کار کند. اما یک روز، از این موضوع باخبر میشود که دو نوزاد امپراتور بهشدت بیمار شدهاند. او تصمیم میگیرد مخفیانه اقدام کند و از تجربهاش به عنوان یک داروساز که در محله فقیر فاحشهخانهها بزرگ شده، استفاده کند. با وجود تلاش مائومائو برای ناشناس ماندن، او بهزودی توجه جینشی، خواجهسرای نفوذی را جلب میکند که استعداد او را تشخیص میدهد. مائومائو بهزودی خود را در دربار درونی امپراتور مییابد، جایی که بهتدریج با بهکارگیری دانش و شخصیت غریب خود موفق میشود نامی برای خود بسازد و رازهای پزشکی گوناگونی را حل کند.
ماجراجویی های مائومائو ابتدا به عنوان یک خدمتکار معمولی و سپس یک بانو قصر، تا همین چهار قسمت اول سریال مقدار زیادی سرگرمی و جذابیت به ارمغان آورده است. نمایش تا حدی اپیزودیک است. هر قسمت به روی داستان های عمدتاً مستقل تمرکز می کند، اگرچه شخصیت های جانبی تکرار می شوند و این احتمال قوی وجود دارد که روایت منسجم تری از گروه بازیگرانی که قصر درونی را تشکیل می دهند، در ادامه شکل بگیرد.
مائومائو همیشه در مرکز گروه بازیگران برجسته و نقش اصلی است. او اغلب می داند که حرکت هوشمندانه ای که باید در یک موقعیت خاص انجام دهد چیست. در حالی که مائومائو به عنوان ستاره انیمه می درخشد، شخصیت او از طریق تعاملاتش با جین شی تا حد زیادی دچار پیشرفت دل انگیزی به چشم بیننده می شود. جینشی که توسط همه خانم های قصر داخلی به عنوان یک مرد زیبا دیده می شود، عادت دارد با لبخندی آسان کار خودش را راه بیاندازد. حالا به جای اینکه جینشی از ناتوانی خودش در جلب توجه مائومائو دلسرد شود، او را جذاب می یابد. این رفت و آمد بین این زوج باعث ایجاد طنز بین فردی و همچنین تعاملات کمدی بصری می شود، زیرا سریال به شدت به جنبه بصری و کمدی خود متمایل شده است. کمدی در سراسر قسمت های آغازین این مجموعه سرگرم کننده است و به طور منطقی مدیریت می شود. این انیمیشن در روایت داستانش هم نتیجه بسیار خوبی بدست آورده است.
مایل به دریافت آخرین اطلاعیه های سایت؟