«شکلا میلیور» و «وانیلا میوکس» دو جادوگر هستند که از دوران کودکی با یکدیگر دوستاند و حالا در مسابقهای شرکت کردهاند تا بفهمند چه کسی ملکه بعدی دنیای سحر و جادو خواهد بود. با این حال آنها متوجه میشوند که در این رقابت، در برابر یکدیگر قرار گرفتهاند! حال برای برندهشدن، هر دو شرکتکننده باید در دنیای انسانها به مدرسه بروند و روابطی را ایجاد کنند تا دوستی و عشق را از قلبهای آنان دریافت کنند. اما اگر یک انسان قلب و عاطفهی خود را به یک جادوگر بدهد، چه تهدیداتی آن موجودات فانی را تهدید خواهد کرد..؟
شخصیتهای این اثر اصلیترین نقطه قوت آن هستند. «شکلا» یک دختر بسیار برونگرا، پر سر و صدا و شاد است که از دفاع از چیزی که به آن اعتقاد دارد نمیترسد. اگرچه این میتواند گاهی آزاردهنده باشد، اما احتمالاً همین ویژگی است که او را تبدیل به یک قهرمان برای پیشبرد داستان و روایت اصلی میکند. با این حال «وانیل» از نظر شخصیتی نقطه مقابل «شکلا» است: او بسیار درونگرا، ساکت و اما بسیار مهربانتر است و نسبت به احساسات دیگران آگاهی بیشتری دارد. چنین ویژگیهایی باعث شده که «وانیل» بیشتر از «شکلا» محبوب بینندگان واقع میشود. حالا اگر نگاهی عمیقتر به شخصیتها و داستان بیندازیم، متوجه میشویم که این انیمه چیزهای بیشتری نسبت به آنچه در ابتدا به چشم میآید درونش دارد. اگرچه این یک انیمه «شوجو» است، اما بینندگان متوجه شدهاند که مسابقه بین شخصیتها برای جمعآوری قلب پسرها میتواند تعابیر تیرهتری نیز داشته باشد. این واقعیت که آنها میتوانند احساسات این انسانها را فقط برای منافع شخصی خود به کار گیرند، در نوع خود نوعی رفتار شوم، ظالمانه و استثمارگرایانه به نظر میرسد، چراکه احساساتی در قلب جادوگران وجود ندارد. با وجود اینکه شخصیتپردازیهای عمیق و پیچیده اصلیترین نقطه قوت این اثر به شمار میرود، اما سازندگان این اثر در حوزه فنی و استایل انیمیشنی کمکاری کردهاند تا ویژگیهای این بخش از انیمه تبدیل به یکی از نقاط ضعف این اثر شود.