پارت دوم این بار از موضوع نجات دنیا برای جلب انگیزه های شخصیتی بیشتر و برای خلق لحظات فوق العاده طنز استفاده می کند. در حین انجام این کار، سازندگان از ماهیت مضحک انیمه آگاهی دارند. پارت 2 به جای تلاش برای درک مقیاس قدرت و منطق معیوب شخصیت ها، به شادی متمایل می شود.
اگرچه این سری در ابتدا خود را به عنوان یک داستان جاسوسی پر تنش معرفی می کند، این نمایش یک انیمه تکه ای از زندگی است که ژانر جاسوسی آن در درجه دوم موضوع کلی قرار دارد. هرچند به لطف هدف اصلی و پنهان نجات دنیا، شخصیت ها لایه لایه از عمق بیشتری برخوردار می شوند که قسمت دوم سریال از آن برای بالا کشیدن خود استفاده می کند.
این سریال از شخصیت های مضحک خود برای شکستن هنجارهای متعارف تفکر انیمه استفاده می کند و به این شخصیت ها اجازه می دهد تا علیرغم نشان دادن رفتار کاملاً غیرمجاز، مبارزات قابل توجهی از خود نشان دهند. در قسمت هایی که بینندگان شروع به فکر کردن می کنند: «این یک جورایی احمقانه است و هیچ معنایی ندارد»، داستان این نگرانی را تأیید می کند. اما به جای عقب نشینی، تلاش برای پشت سر گذاشتن ناسازگاری های منطقی، پارت 2 راه دیگری را پیش می گیرد و فرضیه ها و شخصیت های خود را مسخره می کند. البته این به طرز ماهرانه ای مدیریت می شود و اتفاقات غیرمنتظره ای را در یک طرح کلی نسبتا قابل پیش بینی ایجاد می کند.
بنابراین، اگرچه بیشتر داستان از قالب استاندارد پیروی می کند، پارت دو موفق می شود بینندگان را شگفت زده کند و علی رغم اینکه شخصیت ها قدرت های خداگونه فوق العاده ای را به نمایش می گذارند، نگرانی ها و افکار آن ها فوق العاده قابل ربط هستند —به طور کلی یک ساعت فوق العاده سرگرم کننده را ایجاد می کنند. سریال اغلب از قسمت های پرکننده استفاده می کند که جریان داستان را متوقف کند. این اپیزودهای فیلر سعی می کنند خود را به عنوان قوس های توسعه شخصیت عمل کنند؛ اما وقتی نشان داده می شود که دو خط داستانی مستقل هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، به استثنای وجود صرفاً در یک جهان، پیشرفت کلی روایت زیر سوال می رود.
مایل به دریافت آخرین اطلاعیه های سایت؟