سایه ها، مشخص شده با ظاهر تماماً سیاه خود و عادتشان برای بیرون دادن دوده در هنگامی که مضطرب و آشفته می شوند، یک خاندان از افراد نجیب و اشراف زادگان هستند که در یک کاخ بسیار بزرگ، جایی در عمق کوهستان ها و بسیار دور از دیگر انسان ها، ساکن هستند. هنگامی که یک سایه کودک تقریباً به سن بلوغ می رسد، یک عروسک زنده به آنها محول می شود که نه تنها به عنوان متصدی آنها، بلکه به عنوان نیمه دوم آنها نیز عمل می کند، صورت هایی که اگر بخاطر مشکل رنگشان نبود، می داشتند.
امیلیکو یک عروسک شاد است که به تازگی ساخته شده و به کیت، اربابی آرام و با صدایی ملایم، خدمت می کند. با وجود تفاوت هایی که در شخصیتشان با یکدیگر دارند، امیلیکو تمام آنچه می تواند را برای حل نیاز های ارباب خود انجام می دهد. هر چه بیشتر درباره نقش و وظیفه خود می فهمد، با عروسک های دیگری و ارباب های آنها نیز آشنا می شود، و بیشتر و بیشتر درباره هدف و دلیل وجود خود می فهمد.
"نگران مسائل نامهم و کم اهمیت نباش" یکی از قوانینی است که همه عروسک ها باید از آن پیروی کنند. اما چگونه امیلیکوی همیشه کنجکاو در مواجهه با راز های عمیقی که خانه سایه ها در خود دارد، می تواند بی توجه باشد؟
انیمه "خانه سایه ها" با ترکیب معمایی در سطح متوسط و انتقاداتی قاطعانه به تبعیض طبقاتی، بینندگان را مسحور خود می کند و تجربه ای می سازد که هم خاص و هم رسا است.
انیمه "خانه سایه ها" به طرز قابل توجهی در پردازش شخصیت هایش می درخشد، و شخصیت های متفاوتی را به تصویر می کشد که تعاملاتشان احساس واقعی و معنی دار بودن می دهد. پیوند میان امیلیکو و کیت به طرز بخصوصی جذاب و گیراست، و از یک رابطه حرفه ای و کاری، به دوستی ای واقعی و بر پایه احترام و حمایت دو طرفه تبدیل می شود. این رابطه پویا به عنوان یک اظهار تاثیر گذار درباره پناسیل برقراری ارتباط و درک دو طرفه میان اختلافات طبقاتی است.
از نظر بصری، انیمه ظیافتی برای چشمان بینندگان است، و سبک گوتیک آن در تمامی جنبه های طراحی اش نفوذ کرده است. این سبک در کنار موسیقی تسخیر کننده و مناسبش، انیمه را به جهانی متفاوت، جذاب و مسحور کننده تبدیل می کند که بینندگان را به درون جاذبه تاریک و مرموز خود می کشد.