در سال 198 دوران خورشیدی در توکیو، آتش نشانی ویژه با پدیده ای به نام احتراق خود بخودی انسان مبارزه می کند، که در آن انسان ها به جهنم های زنده ای تبدیل می شوند که "جهنمی" خوانده می شوند. برخلاف جهنمی هایی که اولین نسل از موارد احتراق خودبخودی انسان هستند، نسل های بعدی توانایی دستکاری شعله ها را حین نگه داشتن فرم انسانی دارند. شینرا کاساکابه، جوانی که توانایی مشتعل کردن ارادی پاهایش دارد و ردپای شیطان نامیده می شود، به جوخه مبارزه با آتش 8 ملحق می شود که از دیگر افراد استفاده کننده از شعله ها تشکیل شده و تلاش می کنند تا هر جهنمی که با آن مواجه می شوند را خاموش کنند. فرق های جهنمی را ساخته، شیرا شروع به پرده برداشتن از حقیقت درباره آتش مرموزی می کند که باعث کشته شدن خانواده اش در 12 سال پیش شده.
نیروی آتش داستان انسان هایی با قلبی آتشین است که با آتش مقابل آتش می جنگند.
شخصیت اصلی داستان شینرا، کسی است که عادت دارد در مقابل خطر لبخند بزند چرا که ماهیچه هایش سفت می شوند. شخصیت دیگری به اسم آرتور، صرفاً بخاطر داشتن یک شمشیر خود را شوالیه می نامد. تاماکی، دختر گربه ای، عادت به این دارد که به صورت "اتفاقی" اعضای بدنش به صورت دیگران بخورد و به آنها بگوید منحرف. آیریس تقریباً کاری جز سرخ شدن از روی خجالت نمی کند، ستوان همیشه بدخلق است و زیردستانش را می ترساند، و ماکی تنها یک جمله می تواند بگوید.
شخصیت ها انگیزه ای برای انجام کاری ندارند و تنها شینرا و فرمانده گروهان ۸ برای کارهایشان انگیزه دارند. کمدی اثر تنها درباره این است که دختران بی هیچ دلیلی لباس هایشان در بیاید، شینرا و آرتور درگیر شوند، آرتور بگوید یک شوالیه است و به او بی اهمیتی شود، و یا اتفاق جنسی ای دیگر درباره یک دختر.
مبارزات اثر کارگردانی ضعیفی دارند، اما بعضی از آنها خوش ساخت اند. اپنینگ و اندینگ دوم اثر نیز به شدت بد هستند و موسیقی بسیار بد ساختی دارند.