«ساکورا کینوموتو» درحالی که همه «کارتهای کلو» را دوباره به دست آورده است و مالکیت آنها را تصاحب کرده است، اکنون وارد اولین سال تحصیلی خود در مدرسه راهنمایی «توموئدا» میشود. پس از اولین روز کلاسهایش، «ساکورا» دوباره با عشقش «شائوران لی» ملاقات میکند که به او اطلاع میدهد که برای همیشه به «توموئدا» برمیگردد. در کمال تعجب، معلوم میشود که «شائوران» در همان مدرسه تحصیل خواهد کرد و به نظر میرسد که زندگی «ساکورا» به شکلی عجبی در مسیری درست پیش میرود. با این حال هنگامی که «ساکورا» به خواب میرود، در رویای خود با یک چهره مرموز روبرو میشود که او را با کارتهای شفاف احاطه کرده است. او که با ترس از خواب بیدار میشود، از اینکه میبیند رویای او به حقیقت پیوسته است، شوکه میشود و میبیند که کارتهایش روشن شدهاند..!
قصهی این انیمه به کمک دو خط داستانی متفاوت اما نزدیک به یکدیگر روایت میشود: اولی، رابطهی شخصیت اصلی با نزدیکترین آدمهای اطرافش که تحت تأثیر بلوغ و افکار تازه قرار میگیرد و دومی، رویدادهایی فراطبیعی که باید راهحلی برای متوقفکردن آنها بیابد. رمز و راز در قصهی این انیمه حرف اول را میزند و با اینکه به جذابیتهای روایی این اثر افزوده، اما ممکن است به مذاق عدهای از مخاطبین که میخواهند تمام بخشهای داستان برایشان شفاف باشد آزاردهنده به نظر برسد. «کینوموتو» و «سیائرون» شخصیتهایی هستند که از خط توسعه و تکامل بهرهمند میشوند و به عنوان شخصیتهایی داینامیک و زنده، موفق میشوند به عنوان پلی مستحکم برای بخشهای مختلف داستان ایفای نقش کنند. البته نباید فراموش کنیم که جذاببودن این شخصیتها تا حد زیادی به صداگذاریهای ماهرانه برمیگردد که به خوبی توانسته شخصیتها را پیش چشمان مخاطب زنده کند. جلوههای انیمیشنی این اثر در هنگام رونمایی از سکانسهای درام و یا اکشن، بیشترین بازدهی و خلاقیت را از خود نشان میدهند تا بتوان از آن به عنوان یکی از نقاط قوت این مجموعه انیمیشنی یاد کرد.