عشق میتونه باعث بشه کارهای دیوانه واری انجام بدی... کشیش اعظم سفیرو، زاگاتو توسط عشق عمیقش به شاهدخت امراد که به عنوان پایه سفیرو کار میکند و مسئول نگهداشتن تعادل دنیا است، کور شده است. محبت پیچیده او باعث می شود که شاهدخت را بدزدد و در قصرش زندانیش کند و با این کارش سیستم پایه سفیرو را بهم میریزد. شاهدخت امراد چاره ای به جز فرا خواندن شوالیه های جادویی باستانی ندارد که سفیرو را از چنگ شیطان نجات دهد. هیکارو، اومی و فو فقط دانش آموزهای دبیرستانی عادیند که به درخواست شاهدخت امراد به سفیرو منتقل شده اند که درکارها کمک کنند. این 3 غریبه توسط سرنوشت دور هم جمع شده اند تا تقدیرشان به عنوان شوالیه های جادویی که باید زاگاتو را شکست دهند کامل کنند. آنها با چالش های زیادی در سفر شجاعانه ـشان رو به رو می شوند و یک پیوند شکست ناپذیر با هم میسازند. آیا این قهرمان های شجاع موفق می شوند که شاهدخت را نجات دهند، آرامش با به سفیرو برگردانند و به خانه ـشان باز گردند؟ با تشکر از مترجم عزیزمون بابت ترجمه ی این خلاصه: Makoto