کوماتسو نانا برای بدست آوردن زندگیای که همیشه آرزویش را داشته، به دنبال دوست پسر خود، شوجی به توکیو میرود. کوماتسو در قطاری به مقصد توکیو، یک خواننده به اسم اوساکی نانا را ملاقات میکند که عضو یک گروه پانک راک به اسم "بلست" است. اوساکی هم برای رسیدن به آرزوی خود یعنی تبدیل شدن به یک خوانندهی حرفهای، تصمیم گرفته به توکیو نقل مکان کند. این دو هماسم که شاید به اتفاق سرنوشت در یک آپارتمان زندگی میکنند، همدیگر را در زندگی عاشقانه و شغلی خود حمایت میکنند.
این سریال با امتیاز 8.55 از 10 یکی از برترین انیمه های تلویزیونی سالهای 2006 و 2007 است. در ژانرهای عاشقانه و درام و تم مثلث عشقی و موزیک، داستان خود را روایت می کند. رده بندی سنی +R را دریافت کرده و سبک شوجو دارد. همچنین از 47 اپیزود 23 دقیقه ای تشکیل شده است.
بر اساس مانگای تحسینشدهی آی یازاوا، استودیو Madhouse این انیمه را در قالب یک مجموعه ۴۷ قسمتی اقتباس کرده است. داستان، سفرهای دو دختر کاملاً متفاوت را دنبال میکند که به واسطهی اسم و شرایط یکسان به هم پیوند خوردهاند. نانا اوساکی و نانا کوماتسو، با وجود شباهت اسمی، دنیاهای کاملاً متفاوتی دارند اما در یک آسمان قرار گرفتهاند و نیروی گرانش آنها را به هم نزدیک میکند.
اوساکی ظاهری باحال و پر زرق و برق دارد؛ و یک ملکه پانک به تمام معناست که با اشتیاق فراوان به دنبال موفقیت در موسیقی است. از طرف دیگر، کوماتسو که لقب «هاچی» را به خود میگیرد، یک رؤیاپرداز است که همه چیز را صورتی میبیند، آرزوهای او فراتر از یافتن رابطهی عاشقانه نیست. هر دوی آنها برای دنبال کردن هدفهای مختلفشان راهی توکیو میشوند.
بعد از پخش اولین قسمت در 5 آوریل 2006، انیمهی نانا به جمع 10 انیمهی برتر ردهبندیِ هفتگیِ بینندگان راه پیدا کرد. این انیمه الهام بخش چندین آلبوم برجسته هم بوده است که توسط EMI Music Japan در سال 2005 منتشر شد.
یکی از بهترین ویژگیهای این انیمه شخصیتها هستند. به راحتی می توانید آنها را درک کنید و حتی خودتان را جای آنها تصور کنید. این موضوع ثابت میکند که بدون شخصیتهای کلیشهای تسوندره یا مُئه یا دوست دوران کودکی آزاردهنده، هم میتوان یک انیمهی خوب ساخت.
ایدهی اصلی انیمه از موضوعات هم خانه شدن آدمها، عاشق شدن و از هم دل بریدن و تلاش برای موفقیت در این دنیاست. میشود گفت این انیمه ترکیبی از بسیاری ایدههای تکراری است، اما با یک ابداع و خلاقیت در پیشرفت داستان، به ایده ای درخشان و جدید تبدیل می شود. انتقال بین ژانرهای آن آرام اتفاق می افتد که احساس عجیبی از تماشای آن نداشته باشید.
در قسمتهای اولیه، اکشن داستان اغلب بین زمان حال و فلشبکهای فراوان جابجا میشود، اما این برگشت به عقب، برای درک پیشینه شخصیتها مهم هستند. اپیزود فیلر یا داستانی غیر از اتفاقات اصلی وجود ندارد.
در بخش انیمیشن، رنگهای زیاد، لوکیشن های پر جزئیات و بک گراند های متحرک زیبا، نقطه قوت این انیمه دیدنی هستند. موسیقی متن با لحظات مختلفی که در آن پخش می شوند، سینک هستند. اپنینگ و اندینگ ها با فضای کلی داستان هماهنگ هستند.