تاکایا اوگی تنها یک پسر دبیرستانی معمولیست که بالاترین خواستهاش محافظت از بهترین دوستش و داشتن یک زندگی عادی ست. مردی میانسال به نام نابوتسونا نائوئه قدم به زندگی او میگذارد، کسی که به او اطلاع میدهد که در واقع تجسم ارباب کاگهتوراست. نائوئه که خود نیز یک مالک (روحی که میتواند بدن مادی دیگران را تسخیر کند) است، توانایی تاکایا را بیدار میکند تا ارواح شیطانی را روحگیری کرده و با فئودال جهنمی مبارزه کنند. در حالی که بیشتر مالکان زندگی پیش از تصرف جسم جدید را به خاطر دارند، تاکایا در این امر ناتوان است. اما نائوئه بخاطر گذشتهی احساساتیای که با اربابش کاگهتورا داشته، شکرگذار این ناتوانایی او در به یاد آوردن خاطراتش است. همانطور که تاکایا تواناییهاش را بهبود میبخشد، کم کم به خاطر میآورد که نائوئه بخاطر عشقش به او چه کار کرده.