سال 1991 است و بازیهای ویدیویی آرکید در دنیای سرگرمی غوغا کردهاند. تبدیلشدن به یک گیمر حرفهای رویایی دور از ذهن در صنعتیست که هنوز نفوذ خود را گسترش نداده و مردم بیشتر برای تفریحاتی کوتاه و سریع آرکید بازی میکنند. اما این راهیست که دانشآموز کلاس ششمی «هارو یاگوچی» میخواهد دنبال کند. استعداد او برای بازیهای ویدئویی باعث شده است که او در بازیهای محلی آرکید مورد احترام قرار بگیرد و غرور و اعتماد به نفسی تازه پیدا کند. با این حال این رویه زمانی شکسته میشود که همکلاسی «هارو» یعنی «آکیرا اونو» به راحتی او را در «مبارز خیابانی 2» شکست میدهد. «آکیرا» ثروتمند، زیبا و باهوش است، تا حدی که میتواند همان دختر رویایی بینقصی باشد که پسرها در فانتزیهایشان میبینند. اما «هارو» هرگز به این چیزها اهمیت نمیدهد، زیرا علیرغم کاستیهای متعدد او به عنوان یک دختر، او یقین داشتکه برترین بازیکن بازیهای آرکید است. اما حالا که «آکیرا» به میدان آمده، «هارو» مجبور است برای حفظ حیثیتش دوباره برای کسب مقام قهرمانی خیز بردارد...
در ابتدا این انیمه ممکن است به عنوان یک سریال عاشقانه/ کمدی شاد معمولی برای شما ظاهر شود، اما با پیشرفت مجموعه پی خواهید برد که با چیزی فراتر از یک انیمه معمولی در ژانر عاشقانه/ کمدی طرف هستید. نویسندگان این اثر داستان خود را به آرامی وارد موضوعاتی جدی و اما بههممرتبط مانند فقدان اراده، کودکآزاری، و طردشدگی میشود که عمق و پیچیدگی قصه و شخصیتها را به شکلی چشمگیر افزایش میدهد. در حوزه محتوا خوب است به این نکته هم اشاره کنیم که نویسندگان محتوای ژانر عاشقانه را بسیار خوب مدیریت کردهاند. در ابتدا «هارو» و «اونا» آشنایی چندانی با یکدیگر ندارند، اما با پیشرفت سریال، این دو به لطف بازیهای ویدئویی شروع به درک یکدیگر میکنند تا جایی که در پایان سریال احساس خواهید کرد که برای هم ساخته شدهاند!