برای اوکا ایشیموری ۱۵ ساله، مدرسه راهنمایی سختترین دورهای بود که تجربه کرد. به دلیل اینکه همیشه جلوی دیگران خشکش میزد، به او لقب «سنگی» داده بودند و در نتیجه مورد آزار و اذیت همیشگی قرار میگرفت. حالا با ورود به دبیرستان، فرصتی برای شروع دوباره و بهبود خود پیدا کرده است. اما در اولین هفتهی حضورش، همکلاسی او یعنی کای میورا، پسری پر زرق و برق با موهای لیمویی، ناخواسته او را با آبمیوه خیس میکند.
به نظر میرسد کای همهی چیزهایی را که اوکا ندارد، در خودش دارد؛ او محبوب، خونسرد و به اندازهای جسور است که بتواند حرفش را بزند. با وجود شخصیتهای متضادشان، کای او را تشویق میکند تا به تدریج از لاک خود بیرون بیاید و زمانی که دیگران از کمک کردن به او اجتناب میکردند، دست یاری به سویش دراز میکند.
اگرچه اوکا در ابتدا به دنبال ایجاد دوستی بود، اما حالا احساسات واقعی خود را درک کرده است؛ او عاشق کای شده! چیزی که با یک نوشابه لیمویی شروع شد، قرار است زندگی این دو دبیرستانی را برای همیشه تغییر دهد.